در دل دیوارهای گالری، نمایشگاه «ضیافت ارغوان» همچون روایتی بیکلام از میهمانیای نادیدنی، مخاطب را به تجربهای شاعرانه، شهودی و تأملبرانگیز فرامیخواند. این مجموعه، نه فقط تماشای چند تابلو نقاشیست، بلکه ورود به صحنهای است از فقدان، خاطره و خیال.
نمایشگاه با جملهای آغاز میشود که در حکم دروازهایست به جهان ذهنی هنرمند:
«میپنداریم که هستیم و هستی در خیالاتمان جان میگیرد… و ضیافت روی آبها آغاز میشود.»
این جمله، مخاطب را به تجربهای مفهومی دعوت میکند؛ تجربهای که در آن، تمایز میان دیدن و بودن، میان مشاهده و مشارکت، رنگ میبازد.
صندلیهای خالی، میزهایی با چین پارچههایی ساکن، نورهایی که از بالا میتابند و اشیایی آشنا چون لیوان، بشقاب، گل یا رومیزی، همه با دقتی تئاتریکال در کادر قرار گرفتهاند. اما آنچه این عناصر را از یک چیدمان معمولی جدا میسازد، کیفیت خوابگونه و تعلیقآمیز فضاست. مخاطب نه صرفاً نظارهگر، بلکه گویی دعوتشدهایست به ضیافتی که میزبان، میهمانان و حتی راویاش غایباند.
نقاشیهای بروجنی از لحاظ ترکیببندی، از پرسپکتیوهای دقیق مرکزی، نورپردازی موضعی و کمپوزیسیونهای حسابشده بهره میگیرند. در بیشتر آثار، نقطهی دید ناظر، روبهرو و همسطح صحنه است؛ گویی بیننده بر صندلیای نامرئی نشسته و به صحنهی حادثهای که هرگز رخ نداده، خیره شده است. حضور انسان در همهجا احساس میشود، اما بدنها غایباند؛ این حذف آگاهانه، حس خلأ و تعلیق روایی را تقویت کرده و نوعی حضور معکوس را به تصویر میکشد—جایی که غیاب، به نشانهای از حضور بدل میشود.
از منظر تکنیکی، آثار با لایههای نازک رنگ و پرداختی نرم و ساکت، حالتی از لطافت بصری و مهآلودگی حسی را ایجاد میکنند. هیچ ضربهقلم تندی دیده نمیشود؛ همهچیز در سکوتی نقاشانه حل شده است. استفادهی سنجیده از رنگهای خاکی، سرد و خنثی، به یگانگی بصری فضا کمک کرده و مانع از برونزدگی جزئیات شده است. نورپردازی درونتاب، اغلب از بالا، حجم اشیا را بهنرمی بیرون میکشد و همزمان با ایجاد سایههایی محو، به حس تئاتریکال آثار دامن میزند.
در آثار بروجنی، فضا نه صرفاً مکان، بلکه حافظهای بصریست؛ سکنیگاه خاطرات و غیبتها. آثار او بهجای روایتگری، در پی احضار اندیشهاند. همانقدر که از زندگی روزمره میگویند، از دسترفتهها و نادیدهها سخن دارند.
«ضیافت ارغوان» را میتوان صحنهپردازی فقدان دانست؛ روایتی بیکلام از انسان، بیآنکه انسان را به تصویر کشیده باشد. ارغوان بروجنی در این مجموعه، با تسلطی مثالزدنی بر تکنیک و فضا، توانسته است سکوت، غیاب و تعلیق را به زبان تصویر ترجمه کند و مخاطب را به تفکری آرام و درونی دربارهی حضور، خاطره و تماشای جهان، فراخواند.
View this post on Instagram
Responses