زیرو: جنبش هنری پس از جنگ با محوریت نور، حرکت و نوآوری

گروه زیرو (ZERO)، یکی از جریآنهای مهم و تاثیرگذار در هنر اروپای پس از جنگ جهانی دوم بود که در سال ۱۹۵۷ توسط اُتو پینه و هاینس ماک در دوسلدورف آلمان پایهگذاری شد. زیرو واکنشی بود به بحرآنهای اجتماعی، فرهنگی و زیباییشناسی پس از جنگ. هدف هنرمندان این گروه جدا شدن از بیان احساسی اکسپرسیونیسم و هنر انتزاعی بعد از جنگ و به دنبال آن آغاز تازه و خلق زبانی نو در هنر بود. به همین سبب نام “زیرو” ملهم از ایدهی ” شروع از صفر” برای این گروه انتخاب شد.

هدفها و فلسفه زیرو
زیرو بر ایجاد هنری جدید مبتنی بر نور، فضا، حرکت، زمان و تکنولوژی تمرکز داشت. فلسفهی این جنبش بر حذف احساسات شدید و بیان فردی، رهایی از سنتهای گذشته و تأکید بر نقش و تجربهی مخاطب در مواجهه با اثر بنا شده بود. تلاش آنها خلق آثار زنده و پویایی بود که مخاطب را در تجربهای حسی و ادراکی درگیر کند؛ آن چنان که آثار با حضور او معنا یابند. اعضای زیرو به دنبال آن بودند که هنر را از چارچوبهای کلاسیک فراتر ببرند و بهگونهای تازه با مواد و رسانههای جدید تعامل کنند و به جستجوی رویکردهای نوین در هنر بپردازند.
اعضای برجسته زیرو
اُتو پینه (Otto Piene) و هاینس ماک (Heinz Mack)، بنیانگذاران زیرو، هر دو هنرمندانی نوگرا بودند که به استفاده از نور، حرکت و تکنولوژی در آثارشان روی آوردند. اُتو پینه، با استفاده از عناصر طبیعی مانند آتش و دود در آثارش، تأثیر چشمگیری بر هنر معاصر گذاشت. از سوی دیگر، هاینس ماک به مطالعهی ویژگیهای فیزیکی نور و حرکت پرداخت و آثار متعددی را با تأکید بر زیبایی بصری خلق کرد.
گونتر اوکر (Günther Uecker) نیز در سالهای بعد به این گروه پیوست و با آثار سینتیک و تعاملی خود جایگاه مهمی در زیرو پیدا کرد. با گذشت زمان فعالیتهای آنها از مرزهای آلمان فراتر رفت و هنرمندان برجستهای از کشورهای مختلف به زیرو پیوستند. از جمله ایو کلاین (Yves Klein) و آرمان (Arman) از فرانسه، لوسیو فونتانا (Lucio Fontana) و پیهرو مانزونی (Piero Manzoni) از ایتالیا، و یایویی کوساما (Yayoi Kusama) از ژاپن، که با ارائهی آثار تجربی، در توسعهی این جنبش سهیم بودند. این همکاریها نشان داد که زیرو نه صرفا یک گروه، بلکه یک جریان بینالمللی بود که توانست رابطهی میان هنر، فناوری، طبیعت و انسان را از نو تعریف کند.

ویژگیهای هنری زیرو
یکی از ویژگیهای برجستهی آثار هنرمندان زیرو نوآوری و آزمایشگری بود. این گروه با استفاده از مواد غیرمعمول و تکنیکهای جدید، شیوههایی خلاقانه برای بیان ایدههای خود ارائه میکرد که شامل استفاده از متریالهای غیرسنتی برای ساخت آثار هنری و پیدایش رویکردهای جدیدی در نقاشی، مجسمهسازی و هنرهای تجسمی بود. همچنین نور بهعنوان یکی از اصلیترین عناصر، نمادی از امید، بازسازی و آیندهای روشن در آثار هنرمندان این گروه بود.
هنر سینتیک نیز نقشی برجسته در آثار زیرو داشت. سینتیک به مفهوم حرکت مکانیکی یا القای حس حرکت در هنر اشاره دارد. هنرمندان زیرو از تکنولوژیهای نوین مانند لیزرها، موتورها، پروژکتورها و مکانیزمهای الکترونیکی برای ایجاد آثاری تعاملی، پویا و متحرک استفاده میکردند که مخاطب را به تجربهای چندحسی دعوت میکرد.
از دیگر ویژگیهای آثار زیرو میتوان به مقیاس بزرگ و تعامل با محیط اشاره کرد. این گروه به دنبال آن بودند که هنر را از فضاهای محدود نمایشگاهی خارج کرده و آن را در محیط طبیعی، شهری یا آسمان به نمایش بگذارند.

تأثیرات و میراث زیرو
گروه زیرو با تأکید بر نوآوری و بازتعریف هنر، تأثیر عمیقی بر جریآنهای هنری مدرن و معاصر گذاشت. آنها توانستند با تلفیق تکنولوژی و هنر، زمینهساز تحولات بسیاری در هنر محیطی، رسآنهای و تجربی شوند. همچنین نمایشگاههای متعددی که توسط اعضای زیرو برگزار شد، به معرفی چشمانداز تازهای از هنر در سطح بینالمللی کمک کرد. از سوی دیگر آنها با برگزاری نمایشگاههای تجربی در فضاهای غیرمتعارف و استفاده از نورهای متحرک، مواد نوین و رسانههای نوظهور، مرز میان هنر و علم را کمرنگ کردند.
اگرچه فعالیت این گروه تا سال 1966 ادامه یافت اما هنوز هم ردپای زیرو در آثار بسیاری از هنرمندان معاصر دیده میشود.
((تصاویر مربوط به نمایشگاه اتو پینه در موزهی هنرهای معاصر تهران است که در سال 1394 برگزار شد.
Recommend0 recommendationsPublished in Uncategorized
Responses